درباره وب

جستجوی وب
برچسب‌ها وب
لینک های مفید

چرخچی نیز یکی از زیر شاخه های تیره ی سنگک است اما چون کلمه ی تیره برای این

گروه مصطلح شده است آن را در قسمت تی ّ ره ها باسنگکزایی معرفی میکنیم

تیره ی گبرزهی

ّ موسس این تیره » گبر« است. این گروه نیز همانند تیره ی سنگک درکشورهای

افغانستان، پاکستان ایران و ترکمنستان سکونت دارند. مهم ترین شاخه های این تیره

عبارتند از: مزارزهی، رحمان زهی، مستیان زهی، حسن زهی و بوالغزهی

تیره ی عوض زهی

این تیره نیز همانند تی ّ ره های قبلی در کشورهای مزبور پراکنده اند. مؤسس این تیره

»عوض« نام دارد. این گروه بعد از عوض )بانی تیره( در زمان »باران و روشن« به دوشاخه

تقسیم شده که عبارتند از: دلوزائی و روشن زائی. بیشترین شاخه های این تیره از فرزندان

ّ باران به نام های حسن )دلوزهی ها( و روشن )روشن زهی ها( و هشت فرزند محمد به

نام های کدخداشادین، علیمردان، بازو، عبدالعزیز، ملک داد، اهلل رسان، دلدار و دلمراد

منشعب شده است.

تیره ی حسن زهی

بنیانگذار این تیره »حسن« نام دارد. محل های اسکانشان همانند تیره های دیگر،

کشورهای ایران، افغانستان و پاکستان است. این گروه در استان سیستان و بلوچستان

بیشتر در شهرهای زابل، زاهدان، ایرانشهر، خاش و چابهار سکونت دارند.

تیره ی چرخچی

این تیره از زیر مجموعه های تی ّ ره ی سنگک است. مؤس ّ سش»محمدخان گرگیج«

- معاصر کیچی خان و رئیس – است. این شاخه نیز همانند تیره های دیگر طایفه

درکشورهای ایران، پاکستان و ترکمنستان پراکنده اند. این گروه در استان سیستان و

بلوچستان بیشتر در زابل و زاهدان سکونت دارند




تاریخ : سه شنبه 03/11/30 | 9:23 صبح | نویسنده : اله بخش گرگیچ | نظر

جانب جنوبی رود آمودریا است. شهر گرگانج امروزی یا همان »گرگانج نو« پس از ویرانی

گرگانج باستانی، در جای شهری در سه فرسخی آن که در قدیم، »گرگانج کوچک« یا

اد شدهاست.

»گرگانجک« نامیده میشد، بنا شد. از این شهر جدید به »خوارزم نو« نیز ی

بنابراین اگر بپذیریم که گرگیج ها از گرگانج هستند پس گرگیج یعنی کسی که از گرگانج

یا گرگنج است. یکی از دوستان بنده به نام »تی ِمر طاهراُف«، اهل ازبکستان، روایت

اسطوره ّ ای دوم را درمورد جد گرگیج ها و رفتن به حج، روایتی کامال مشهور و کهن در

ازبکستان می دانند. همچنین ایشان اذعان کرده اند که هم اکنون نیز قبیله ای به نام

ارگنجی در ازبکستان موجود است. جالب است که گرگیج به شکل گرگیچ نیز ذکر شده است

و اورگنج را اورکنچ نیز می گویند.

نام گورکانیان باید برای همه آشنا باشد.گورکان را به معنی داماد دانسته اند. تیمور

موسس سلسله ی گورکانیان است. او از زمانی که خواهر فرمانروای ماوراء النهر را به زنی

گرفت به تیمور گورکان معروف شد که گورکان به معنی »داماد« است. تیمور در زبان

ازبکی به معنای »آهن« است. شاید در مورد تیمور چنین افسانه هایی موجود بوده و به

مرور زمان این روایت در بین اجداد گرگیج ها مشهور گشته و یا گرگیج ها ارتباطی با

تیمور داشته اند. )توجه شود به روایت اسطوره ای داماد شدن و معنی گورکان( به هر روی

شکل گیری قبیله ی گرگیج نیز در چنین قرونی یا نزدیک بدین قرون دانسته شده است. 




تاریخ : سه شنبه 03/11/30 | 7:23 صبح | نویسنده : اله بخش گرگیچ | نظر

تیره های طایفه گرگیج*

یکی ازقبایل استان سیستان وبلوچستان قبیله بزرگ گرگیچ می باشد.بامطالعه ای که درکتاب استادغلامعلی ریس الذاکرین داشتم این قبیله به تیره های زیادی تقسیم می شودازجمله1-گبرزهی2-سنگک زهی3--قنبرزهی4-لشکرزهی5-بولاغ زهی6-حسن زهی7-عوض زهی8-ابراهیم زهی9-گورگندی10-گرگ11-چشک12-چرخچی13-طاهرزهی14-چاری زهی که خودرالشکری زهی می خوانند.15-فرزندان ناصردردشتیاری16-وتعدادی ازدهمرده ها درضمن طایفه گرگیج براساس شجره نامه خودراازقبیله بزرگ هوت هاورندهاوفرزندان حسن نوت ونوک بندگ وگهرام که وی نیزپدرشیحک وپدربزرگ چاکراعظم بلوچ می باشدمی دانند




تاریخ : سه شنبه 03/11/30 | 7:16 صبح | نویسنده : اله بخش گرگیچ | نظر

 

100 سخن ناب از کوروش بزرگ

 

1.ای پسر من نیکو کار باش نه بدکار زیرا زندگانی انسان جاودان نیست و هیچ چیز از کردار نیک لازمتر نمی باشد

 

2.ای پسر من بشنو تو را می گویم که بهترین بخشش ها تعلیم و تعلم است زیرا مال و مکنت زوال پذیرد و چهار پایان بمیرند ولی دانش و تربیت باقی ماند

 

3.دختر شرمگین را دوست بدار و او را به مرد هوشیار و دانایی به عروسی ده زیرا مرد دانا و هوشیار مانند زمین نیکی است که چون تخم در آن بکارند حاصل نیک و فراوان از آن به عمل آید

 

4.با زن فرزانه و شرمگین عروسی کن و او را دوست بدار وخود برای خود زن انتخاب کن وزن دیگری را فریب مده تا روانت گناه کار نگردد

 

5.مردی را به دامادی خود برگزین که نیکخو, درست و دانا باشد, اگر بسیار مسکین است بسیار عیب نیست مال و مکنت از یزدان برسد

 

6.چون خوشی رسد بسیار خشنود و غره مشو و چون سختی رسد غمگین و افسرده مباش زیرا هر خوشی یک ناخوشی و هر نیکی یک بدی در پی دارد

 

7.از پست فطرت و بداصل قرض مگیر و وام مده زیرا تنزیل زیاد باید داد و همواره بر در خانه تو بایستد و کسان بگمارد و این برای تو زیان بزرگی است.

 

8.به مال و مکنت کسی چشم مینداز زیرا مال و خوشی جهان مانند مرغی است که از این درخت به آن درخت نشیند و به هیچ شاخی نماند.

 

9. دست از دزدی و کاهلی و هوا و هوس نفسانی بدار زیرا هر کس که نیکی کند پاداش نیکی یابد و هر که بدکار گشت به سزای سخت خواهد رسید.

 

10. نسبت به پدر و مادر خود فرمانبردار باش زیرا مرد تا پدر و مادرش زنده اند مانند شیری است که آسوده در بیشه غنوده و از هیچ کس بیم ندارد

11.به رئیس و سردار خود گستاخ مباش و در خدمت استوار بایست, آچه بر خود نیک ندانی به دیگران نیز نیک نشمار با دوستان به یگانگی برخورد کن.

 

12.اگر تو را فرزندی است به مدرسه بفرست و به تحصیل علم بگمار زیرا علم ودانش چشم روشن است

 

13.عصبانی مباش زیرا مرد عصبانی مانند آتش است که در بیشه برافروزد و تر و خشک را با هم بسوزاند

 

14.دشمن کهنه را دوست نو مساز زیرا دشمن کهنه مانند مار سیاه است که بعد از صد سال انتقام را فراموش نکند

 

15.مغرور و خودپسند مباش زیرا انسان مغرور چون مشک پر باد است و اگر باد آن خالی شود چیزی باقی نماند

 

16.آنچه را که گذشته است فراموش کن و به آنچه که نرسیده رنج و اندوه مبر.

 

17.در مجالس در صدر منشین تا تو را از آنجا بلند نکنند و به جای پایین تری بنشانند

 

18.سخن بموقع بگو زیرا بساتکلم بهتر از خاموشی و بسا خاموشی بهتر از تکلم است

 

19. ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است.

 

20.از هر خوراک مخور و زود به زود به مجلس عیش بزرگان مرو که پسندیده نیست

21.ای پسر من تو را می گویم بهترین چیزها برای سخاوت تعلیم و تربیت مردم است.

22.همیشه و همه جا به خدا توکل کن و دوستی با کسی کن که بیشتر به تو سود رساند

 

23.زن و فرزند خود را تحصیل علم بازمدار تا غم و اندوه به تو نرسد و پشیمان نشوی

 

24.اگر در پی مال و مکنتی اول آب و زمین بخر زیرا اگر ثمر ندهد اصل آن باقی است

25.حضور دانشمندان را گرامی دار و از ایشان سئوال کن و جواب بشنو

26.با مردی که پدر و مادر از او ناخشنودند همکار مباش تا گناهکار نباشی

27.از هر کس که با تو کینه ورزد و خشم گیرد کناره جوی

 

28.با مرد پاک نظر, کارآگاه, هوشیار و نیکخو مشورت کن

29.در جنگ اگر مسئولیتی به عهده تست بسیار مواظب باش

30.به فرمان یزدان و امشاسپندان گوش کن و رفتار نما

 

31.مرد فقیر و بینوا را تمسخر مکن شاید تو نیز روزی بینوا شوی

32.مرد پارسا در آسایش ماند و بدکار همیشه گرفتار اندوه است

33.اگر چه افسون مار خوب بدانی ولی دست به مار نزن تا تو را نگزد

34.اگر چه شناوری به خوبی دانی ولی زیاد در آب مرو تا غرق نشوی

35.با هیچ کس و به هیچ آیین پیمان شکنی نکن که آسیب به تو نرسد

 

36.فرومایه را اعتنا مکن و شخص محترم را در پایه اش پاداش رسان

37.مردم دارای همان خویی هستند که از زمان شیر خوارگی خود کسب نموده اند

 

38.سحر خیز باش تا کار خود را به نیکی به انجام برسانی

39.دوست کهنه را گرامی دار و در دوستی او استوار بایست

40.یزدان را ستایش کن و دل را شاد ساز تا یزدان نیکی تو را بیافزاید

41.حکمرانان را نفرین مکن زیرا آنان پاسباتات مردم هستند

42.هیچ فرازی بدون نشیب و هیچ نشیبی بدون فراز نیست

 

43.مال کسی را تاراج مکن و به مال خود میامیز

44.برای نام خود از کسب و کار احتراز مکن

45.هر چه شنوی به عجله و بیهوده مگوی

46.هر کس که برای دیگران چاه کند در آن افتد

 

47.تا حدی که می توانی از مال خود داد ودهش نما

48.کسی را فریب مده تا دردمند نشوی

49.پیشوای نیک را گرامی دار و سخنش بپذیر

50.جز از خویشان و دوستان چیزی از کسی وام مگیر

 

51.نه به راست نه به دروغ هرگز سوگند مخور

52.چو خواهی عروسی کنی اول مال فراهم کن

 

از نیک کرداری خود غره مشو ورجز مخوان.53

54.به رئیسها و پادشاهان خیانت مکن

55.از مرد بزرگ و نیک سخن بپرس

56. با دزدان معامله مکن و آنها را گرفتار نما

57. از دوزخ یاد آور و کسان را به انصاف مجازات کن

58. از هر کس و هر چیز مطمئن مباش

59. فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی

60. بیگناه باش تا بیم نداشته باشی

 

61.سپاس دار باش تا لایق نیکی باشی

 

62. با مردم یگانه باش تا محترم و مشهور شوی

63. راستگو باش تا استقامت داشته باشی

64.متواضع باش تا دوست بسیار داشته باشی

65. دوست بسیار داشته باش تا معروف باشی

66. معروف باش تا زندگانی به نیکی گذرانی

67. دوستدار دین باش تا زندگی به نیکی گذرانی

68. مطابق وجدان خود رفتار کن که بهشتی شوی

69. سخی و جوانمرد باش تا پاک و راست گردی

70.با مرد قدر نشناس و ناسپاس معاشرت مکن

71. روح خود را با خشم وکین آلوده مساز

72.در حفظ دین بکوش زیرا سعادت روحانی از آن برسد

73. در هر گفتار و کار تواضع و ادب را فراموش مکن

74. هرگز ترشرو و بدخو مباش

75. در انجمن نزد مرد نادان منشین که تو را نادان نشمارند

76.دختر خود را به شوهر هوشیار و دانا ده

77. اگر خواهی از کسی دشنام نشنوی کسی را دشنام مده

78.خود را به بندگی کسی مسپار.

79.همیشه روح خود را به یاد دار.

80.قبل از جواب دادن تفکر کن

81.هیچ کس را تمسخر مکن

82.با مرد بدکار هم راز مشو

83. با مرد خشمگین همراه مشو

84. با فرومایه مشورت مکن

85.با مست هم خوراک مشو.

86. مرد بدچشم را به معاونت خود قبول مکن.

87. مال خود را به مرد حسود نشان نده

88.از پادشاهان فرمان ناحق مخواه.

89.از مرد سخن چین و دروغگو سخن مشنو.

90.در مجازات مردم کینه مورز

91.در معبر عام مجادله نکن.

92.با مرد بسیار متول هم خوراک مشو

93.مرد راستگو را برای پیغام بفرست

94.برای جاه و مقام مجادله مکن

95. از مدد قوی, متمول و کینه ورز دور باش

96.با مرد ادیب دشمن مباش

97.با مرد نادان راز مگوی

98.به هیچ کس دروغ مگو

99.از بی شرم مال مگیر

100.به نزد بدکار چیزی گرو مگذار




تاریخ : سه شنبه 03/11/30 | 7:15 صبح | نویسنده : اله بخش گرگیچ | نظر

در مورد وجه تسمیه ی »گرگیچ« نظرات و عقای ّ د متعددی وجود دارد. که کمتر براساس

ّ مستندات کتبی است. با توجه به تحقیقات نگارنده منابعی که در مورد کلمه ی »گرگیچ«

نوش??ته باش??د بس??یار کم و فقط در حاش??یه برهان قاطع و لغت نامه ی دهخدا توضیحات

مختصری وجود دارد. در هر صورت این کلمه در فرهنگ ها به صورت های ِ»گرگیچ« )به

کس??ر گاف اول( و َ»گرگیچ« ّ )به فتح گاف اول ( ثبت ش??ده است. تعدادی نیز این کلمه را

به صورت »گورگیچ« تلفظ کرده و می نویس??ند.گرگیچ به هر صورت )هم با کس??ره و هم با

فتحه( نام ش??هری است از ش??هرهای عالم که به صورت ُ»گرگنج« بر وزن ارکنج نیز ثبت

شده و دارالملک خوارزم نامیده شده است. معرب آن جرجانیه است که ترکان آن را ارکنج

می خوانند.

از آن جایی که زبان و کلمات مدام در حال تغییر و دگرگونی هس??تند احتماال این کلمه

ّ در ادوار بعدی زبان فارس??ی، خصوصا دوره ی فارس??ی دری، برای سهولت تلفظ به صورت

ُگرگیچ )به ضم گ( در آمده است. صورت دیگر کلمه ُ »گرگیج« است.

عقاید دیگری نیز در این مورد وجود دارد که در زیر به مواردی اشاره می شود:

احتماالتی در مورد قبیله ی گرگیج 2

گرگیج ها هم اکنون عالوه بر سیس??تان و بلوچس??تان در هرمزگان )شهرس??تان جاسک

و ...(، س??رخس، بخش هایی از گلس??تان،کرمان )موسوم به گورگندی ها( و حتی در کشور

ّت این نام گذاری

ترکمنستان و پاکستان و ... جمعیت هایی را به خود اختصاص داده اند؛ اما عل

چیست و آیا این نام ارتباطی با گرگ دارد یا نه و ... ما به همین موضوع می پردازیم.

 باید یاد آور ش??د تلفظ گرگیج در بین بلوچ ها به شکل gowrgeyj ا




تاریخ : سه شنبه 03/11/30 | 6:53 صبح | نویسنده : اله بخش گرگیچ | نظر
       



  • paper | فروش بک لینک ارزان | buy Reporter
  • فال تاروت | رپورتاژ آگهی با کیفیت